دیجیتال مارکتینگ چیست و چه کاربردی دارد؟
در سالهای اخیر، دیجیتال مارکتینگ خیلی سریع وارد صحنه بازاریابی شده است و تأثیرات آن بسیار زیاد بوده است. بازاریابهای سنتی و شرکتهای قدیمی تلاش کردهاند تا با دنیای همیشه در حال تغییر بازاریابی اینترنتی همگام شوند، در حالی که مشتریان، رهبران و مشتریان در این چشمانداز جدید ماهرتر شدهاند. اما شرکتها نمیتوانند تغییرات در نحوه خرید مردم را نادیده بگیرند و به همین دلیل است که قدم به راه بازاریابی مدرن گذاشتهاند. دیجیتال مارکتینگ عملی است برای تبلیغ محصولات یا خدمات با کمک دستگاهها و فناوریهای دیجیتال.
به زبان ساده، دیجیتال مارکتینگ به هر شکلی از بازاریابی گفته میشود که به صورت آنلاین با کمک موبایل، لپ تاپ، اینترنت و غیره انجام میشود. اکنون که میدانید بازاریابی دیجیتال چیست، پس در ادامه مقاله انواع بازاریابی دیجیتال را نیز میشناسیم.
انواع دیجیتال مارکتینگ
اگر کامپیوتر یا موبایل هوشمند دارید، بازاریابی دیجیتال را تجربه کردهاید. این تجربه میتواند شامل دریافت یک ایمیل، یک نتیجه جستجو در هنگام استفاده از Google، یک تبلیغ در فیس بوک، یک پیام متنی ارسال شده به تلفن شما یا یک پست توسط یک اینفلوئنسر در اینستاگرام باشد. همانطور که میبینید، بازاریابی اینترنتی یک زمینه گسترده با زمینههای تخصصی بسیاری است. با این حال، اشکال اصلی بازاریابی دیجیتال عبارتند از:
1. بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO)
سئو شامل ساختار دقیق و بهینهسازی صفحات وبسایت شما برای دستیابی به بهترین جایگاه ممکن در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) است؛ زمانی که کاربران اینترنت جستجویی را در موتوری مانند گوگل انجام میدهند که به کسب و کار شما مرتبط است.
2. تبلیغات شبکه اجتماعی پولی و جستجوی پولی
تبلیغاتی که در شبکههای اجتماعی نمایش داده میشوند، تبلیغات پولی هستند، و تمام آنچه در هنگام وارد کردن یک جستجو در جایگاه اول نمایان میشود، تبلیغات جستجوی پولی است. تبلیغکنندگان این تبلیغات پولی را ایجاد میکنند و برای موقعیتهایی در پلتفرم اجتماعی انتخابی خود یا SERP برای موتور جستجوی انتخابی خود با دیگران رقابت میکنند.
3. بازاریابی ایمیلی
هر بازاریابی که از طریق ایمیل انجام میشود به عنوان بازاریابی ایمیلی شناخته میشود و فقط برای خبرنامهها و تخفیفها نیست. تمام تعاملات مرتبط با بازاریابی از طریق ایمیل در این دسته قرار میگیرند.
4. بازاریابی محتوا
هر تلاشی برای بازاریابی از طریق محتوای آنلاین، بازاریابی محتوایی محسوب میشود (و اغلب از SEO، جستجوی پولی و تبلیغات اجتماعی پولی استفاده میکند). به عنوان مثال، انواع محتوای زیر در دستهبندی بازاریابی محتوایی قرار میگیرند:
- پستهای وبلاگ
- اینفوگرافیک
- فیلمها
- کتابهای الکترونیکی
5. بازاریابی وابسته یا افیلیت مارکتینگ
بازاریابی وابسته نوعی بازاریابی دیجیتال است که در آن شرکتها برای تبلیغ محصولات و خدمات خود به وب سایتهای شخص ثالث دسترسی پیدا میکنند. مخاطب هدف وب سایت وابسته در این جنبه از بازاریابی دیجیتال مهم میشود. برخی از راههای تشویق به شرکتهای وابسته بر اساس موارد زیر است:
- ثبتنامها
- ثبتنامهای ایمیل
- فروش
- اشتراک
6. بازاریابی موبایلی
بازاریابی موبایلی نوعی بازاریابی دیجیتال است که بر روی دستیابی به مخاطب هدف از طریق دستگاههای تلفن همراه متمرکز است. اغلب افراد زمان زیادی را با استفاده از دستگاههای تلفن همراه میگذرانند و با پیروی از استراتژیهای بازاریابی ساده، شانس زیادی برای جلب توجه افراد وجود دارد. پوش نوتیفیکیشنها، ایمیلها، پستهای رسانههای اجتماعی، MMS، SMS و خبرنامهها بخشی از بازاریابی موبایلی هستند.
7. بازاریابی رسانههای اجتماعی
بازاریابی رسانههای اجتماعی عملی است که آگاهی از برند را افزایش میدهد و به برندها کمک میکند تا به اهداف بازاریابی خود دست یابند. طیف گستردهای از انواع محتوا برای بازاریابی رسانههای اجتماعی مانند ویدیوها، میمها، پستهای ثابت، پستهای پرطرفدار، توصیفات، داستانها و غیره در دسترس هستند. شما قادر خواهید بود ترافیک خوبی ایجاد کنید و هزینه بازاریابی پرداخت شده شما کاهش می یابد.
انواع دیگر بازاریابی دیجیتال شامل اتوماسیون بازاریابی، طراحی، اپلیکیشنها و پیامکها، تجزیه و تحلیل وب و هک رشد است.
مزایای دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ در چنین مدت کوتاهی و به دلایل خوبی بسیار محبوب شده است. مشتریان و مصرف کنندگان امروزی زمان زیادی را در فضای آنلاین سپری میکنند و انتظار دارند شرکتهای مورد علاقه آنها نیز در فضای آنلاین حضور داشته باشند.
چشم انداز اینترنت ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما بازاریابی دیجیتال موثر می تواند یک موهبت بزرگ برای کسب و کار شما باشد. با استراتژی و اجرای دقیق، مزایای بازاریابی دیجیتال در تجارت شامل گسترش مخاطبان، دسترسی به مشتریان هدف با قیمتی بسیار مقرون به صرفهتر از روشهای بازاریابی سنتی است.
به این دلایل و به دلایل دیگر، بیش از 60 درصد از بازاریابان تمرکز خود را از بازاریابی سنتی به دیجیتال منتقل کردهاند.
بازاریابی دیجیتال چگونه کار میکند؟
در حالی که مزایای بازاریابی دیجیتال فراوان است، بدانید که هر شکلی از بازاریابی اینترنتی به روش خود عمل میکند. منطقی است که شرکتها قبل از تعیین اینکه روی کدام اشکال بازاریابی دیجیتال سرمایهگذاری کنند و از کدام پلتفرمها استفاده کنند، تصویری بزرگتر را از کار در حال انجام در ذهن داشته باشند. سپس تعیین کنید که برای بیزینس شما استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست و چه راهی بهترین عملکرد را خواهد داشت.
بازاریابی دیجیتال به شرکتها بسیار کمک میکند؛ زیرا به آنها اجازه میدهد تا جایی که بودجه آنها اجازه میدهد مخاطبان خود را افزایش دهند. از سوی دیگر، بازاریابی اینترنتی به شرکتها این فرصت را میدهد که به وضوح بر بازاریابی برای مخاطبان مناسب تمرکز کنند. به عبارت دیگر، یک شرکت ممکن است به مشتریان هدف در صحنه محلی، ملی یا بینالمللی دست یابد، در حالی که بودجه خود را حفظ میکند.
تفاوت بین بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا نوعی بازاریابی است که میتواند در بازاریابی دیجیتال یا سنتی اعمال شود. عملکرد بازاریابی درونگرا مانند آهنربا است. بازاریاب محتوایی را ارائه میدهد که برای مخاطب مورد نظر جذاب باشد و مخاطب به میل خود آن را پیدا میکند. به عبارت دیگر، این نوعی از بازاریابی است که به هدف خود تحمیل نمیشود.
- بازاریابی دیجیتال
دیجیتال مارکتینگ میتواند درونگرا باشد یا نباشد. اگر محتوای باورنکردنی در وبسایت خود ایجاد میکنید که خوانندگان را جذب میکند و آنها را به مشتری تبدیل میکند، از یک استراتژی بازاریابی درونگرا استفاده میکنید. با این حال، اگر تبلیغاتی را در رسانههای اجتماعی یا موتورهای جستجو اجرا میکنید، بازاریابی خود را به بیننده تحمیل میکنید، که یک روش درونگرا نیست.
سخن آخر
بیش از یک ربع قرن از ظهور اولین تبلیغات بنری قابل کلیک آنلاین میگذرد که توسط یاهو راهاندازی شد. با این حال، زمان تغییر کرده است، و این روزها شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک هستند که بر چشم انداز بازاریابی دیجیتال حکومت میکنند.
دیجیتال مارکتینگ هرگز ثابت نمیماند. این حوزهای است که همیشه در حال تحول است؛ با روندهای جدید بازاریابی اینترنتی مانند هوش مصنوعی و بازاریابی ویدیویی که با سرعت بالایی در حال رشد هستند. حتی حوزههای تثبیتشدهتری مانند SEO همچنان سال به سال تغییر میکنند و بازاریابان دیجیتال هرگز نباید از یادگیری دست بکشند.
:منبع
تحقیقات بازار به چه معناست و چه منفعتی برای کسب و کارها دارد؟
آیا قصد دارید بدانید که چرا، چگونه و چه زمانی باید از تحقیق بازار استفاده کرد؟ آیا قصد دارید بدانید که چرا مصرفکنندگان محصولات شما را نمیخرند؟ آیا شما علاقهمند به راه اندازی یک لاین محصول، خدمات یا حتی یک کمپین بازاریابی جدید هستید، اما مطمئن نیستید که مصرفکنندگان شما چه میخواهند؟ برای پاسخ به سوالات بالا، به کمک مصرفکنندگان خود نیاز دارید. اما چگونه این دادهها را جمعآوری خواهید کرد؟ در این مورد و در بسیاری از موقعیتهای دیگر در کسب و کار شما، تحقیقات بازار راهی برای دریافت تمام پاسخهای مورد نیاز شماست. در این مقاله در مورد تحقیقات بازار، تعریف، مزایا و انواع تحقیقات بازار بحث شده است که به شما در درک این نوع تحقیقات کمک میکند.
تعریف تحقیق بازار
تحقیقات بازار به عنوان فرآیند ارزیابی امکان سنجی یک محصول یا خدمات جدید، از طریق تحقیقاتی که مستقیماً با مصرفکنندگان بالقوه انجام می شود، تعریف میشود. این روش به سازمانها یا کسب و کارها اجازه میدهد تا بازار هدف خود را کشف کنند، نظرات را جمعآوری و مستند کنند و تصمیمات آگاهانه بگیرند. تحقیقات بازار میتواند مستقیماً توسط سازمانها یا شرکتها انجام شود یا به آژانسهایی که در این فرآیند تخصص دارند، برونسپاری شود.
فرآیند تحقیق بازار میتواند از طریق استقرار نظرسنجی، تعامل با گروهی از افراد که به عنوان نمونه شناخته میشوند، انجام مصاحبه و سایر فرآیندهای مشابه انجام شود. هدف اولیه از انجام تحقیقات بازار، درک یا بررسی بازار مرتبط با یک محصول یا خدمات خاص و تصمیمگیری در مورد واکنش مخاطبان به یک محصول یا خدمات است. اطلاعات بهدستآمده از انجام تحقیقات بازار میتواند برای تنظیم فعالیتهای بازاریابی/تبلیغاتی یا تعیین اولویتهای ویژگی/نیاز خدمات (در صورت وجود) مصرفکنندگان مورد استفاده قرار گیرد.
سه هدف کلیدی تحقیقات بازار
یک پروژه تحقیق بازار معمولاً ممکن است 3 نوع هدف مختلف داشته باشد:
- اداری: از طریق برنامهریزی مناسب، سازماندهی و کنترل منابع انسانی و مادی، به توسعه یک شرکت یا کسب و کار کمک میکند و در نتیجه تمامی نیازهای خاص در بازار را در زمان مناسب برآورده میکند.
- اجتماعی: برآوردن نیازهای خاص مشتری از طریق یک محصول یا خدمات مورد نیاز. محصول یا خدمات باید با الزامات و ترجیحات مشتری در هنگام مصرف مطابقت داشته باشد.
- مقرون به صرفه بودن: تعیین درجه اقتصادی موفقیت یا شکستی که یک شرکت میتواند در حین ورود به بازار، یا در غیر این صورت معرفی محصولات یا خدمات جدید داشته باشد و در نتیجه اطمینانی که برای همه اقداماتی که باید اجرا شوند، فراهم میکند.
چرا تحقیقات بازار مهم است؟
انجام تحقیقات یکی از بهترین راههای دستیابی به رضایت مشتری، کاهش ریزش مشتری و ارتقای کسبوکار است. در اینجا دلایلی وجود دارد که توضیح میدهد چرا تحقیق بازار مهم است و باید در هر کسب و کاری مورد توجه قرار گیرد:
- اطلاعات ارزشمند: اطلاعات و فرصت هایی را در مورد ارزش محصولات موجود و جدید فراهم می کند، بنابراین به کسب و کارها کمک می کند تا بر اساس آن برنامه ریزی و استراتژی داشته باشند.
- مشتری محوری: به تعیین نیاز و خواسته مشتریان کمک میکند. بازاریابی مشتری محور است و درک مشتریان و نیازهای آنها به کسب و کارها کمک میکند تا محصولات یا خدماتی را طراحی کنند که به بهترین نحو مناسب آنها باشد.
- پیش بینیها: کسب و کارها با درک نیازهای مشتریان میتوانند تولید و فروش خود را نیز پیش بینی کنند. تحقیق بازار همچنین به تعیین موجودی بهینه کمک میکند.
- مزیت رقابتی: پیشی گرفتن از رقبا؛ تحقیقات بازار ابزاری حیاتی برای انجام مطالعات تطبیقی است. کسبوکارها میتوانند استراتژیهای تجاری را طراحی کنند که به آنها کمک کند از رقبای خود جلوتر بمانند.
انواع تحقیقات بازار: روشها و نمونههای تحقیق بازار
خواه یک سازمان یا کسب و کار بخواهد رفتار خرید مصرف کنندگان را بداند یا احتمال پرداخت هزینه مشخصی از سوی مصرف کنندگان برای یک محصول را داشته باشد، تحقیقات بازار به نتیجهگیری معنادار کمک میکند.
بسته به روشها و ابزار مورد نیاز، انواع زیر وجود دارد:
تحقیقات بازار اولیه (ترکیبی از تحقیقات کمی و کیفی)
تحقیقات اولیه بازار فرآیندی است که در آن سازمانها یا کسبوکارها با مصرفکنندگان نهایی در تماس هستند یا شخص ثالثی را برای انجام مطالعات مربوطه برای جمعآوری دادهها استخدام میکنند. دادههای جمعآوری شده میتواند دادههای کیفی (دادههای غیر عددی) یا دادههای کمی (دادههای عددی یا آماری) باشد.
هنگام انجام تحقیقات اولیه بازار، میتوان دو نوع اطلاعات جمعآوری کرد: اکتشافی و خاص. تحقیق اکتشافی باز است، جایی که یک مشکل با پرسیدن سؤالات باز در قالب مصاحبه مفصل معمولاً با گروه کوچکی از افراد که به عنوان نمونه نیز شناخته میشوند، بررسی میشود. در اینجا حجم نمونه محدود به 6 الی 10 عضو است. از سوی دیگر، تحقیقات خاص، دقیقتر است و برای حل مسائلی که با تحقیقات اکتشافی شناسایی میشوند، استفاده میشود.
همانطور که قبلا ذکر شد تحقیقات بازار اولیه ترکیبی از تحقیقات بازار کیفی و تحقیقات کمی بازار است. مطالعه تحقیقات کیفی بازار شامل دادههای نیمه ساختاریافته یا بدون ساختار جمعآوری شده از طریق برخی از روشهای تحقیق کیفی رایج مانند موارد زیر است:
- گروههای کانونی: گروه کانونی یکی از روشهای رایج تحقیق کیفی است. گروه تمرکز گروه کوچکی از افراد (6 تا 10) است که معمولاً به نظرسنجیهای آنلاین ارسال شده برای آنها پاسخ میدهند. بهترین بخش در مورد گروه متمرکز این است که اطلاعات را میتوان از راه دور جمعآوری کرد، بدون اینکه شخصاً با اعضای گروه تعامل داشته باشید. با این حال، این روش گرانتری است؛ زیرا برای جمعآوری اطلاعات پیچیده استفاده میشود.
- مصاحبه تک به تک: همانطور که از نام آن پیداست این روش شامل تعامل شخصی در قالب یک مصاحبه است که در آن محقق برای جمعآوری اطلاعات یا دادهها، از پاسخ دهندگان یکسری سوالات میپرسد. سؤالات عمدتاً سؤالات باز هستند و به گونهای پرسیده میشوند که پاسخها را تسهیل کنند. این روش به شدت به توانایی و تجربه مصاحبهگر برای پرسیدن سوالاتی که پاسخها را برمیانگیزد بستگی دارد.
- تحقیق قوم نگاری: این نوع تحقیق عمیق در محیط های طبیعی پاسخگویان انجام می شود. این روش مستلزم این است که مصاحبه کننده خود را با محیط طبیعی پاسخ دهندگان که می تواند یک شهر یا یک روستای دورافتاده باشد، تطبیق دهد. محدودیت های جغرافیایی می تواند مانعی در انجام این نوع تحقیقات باشد. تحقیقات قوم نگاری می تواند از چند روز تا چند سال طول بکشد.
روشهای تحقیق کیفی توسط سازمانها برای انجام تحقیقات بازار ساختاریافته با استفاده از نظرسنجیهای آنلاین و پرسشنامهها برای به دست آوردن بینش آماری برای تصمیمگیری آگاهانه استفاده میشود. این روش زمانی با استفاده از قلم و کاغذ انجام میشد. این کار اکنون به ارسال نظرسنجیهای آنلاین ساختاریافته برای پاسخ دهندگان برای به دست آوردن بینش عملی تبدیل شده است. محققان تمایل دارند از پلتفرمهای نظرسنجی مدرن و مبتنی بر فناوری برای ساختار و طراحی نظرسنجی خود برای برانگیختن حداکثر پاسخ از پاسخ دهندگان استفاده کنند. از طریق یک مکانیسم ساختار یافته، دادهها به راحتی جمعآوری و گزارش میشوند و میتوان با تمام اطلاعاتی که دست اول در دسترس قرار میگیرد، اقدامات لازم را انجام داد.
تحقیقات بازار ثانویه
تحقیقات ثانویه از اطلاعاتی استفاده میکند که توسط منابع خارجی مانند سازمانهای دولتی، رسانهها، اتاقهای بازرگانی و غیره سازماندهی شده است. این اطلاعات در روزنامه، مجلات، کتابها، وب سایت شرکت، سازمانهای دولتی و غیر دولتی رایگان و غیره منتشر میشود. منبع ثانویه از موارد زیر استفاده میکند:
- منابع عمومی: منابع عمومی مانند کتابخانه، روشی عالی برای جمعآوری اطلاعات رایگان هستند. کتابخانههای دولتی معمولاً خدمات رایگان ارائه میدهند و یک محقق میتواند اطلاعات موجود را مستند کند.
- منابع تجاری: منابع تجاری اگرچه قابل اعتماد هستند، اما گران میباشند. روزنامههای محلی، مجلات و رسانههای تلویزیونی منابع تجاری عالی برای جمعآوری اطلاعات هستند.
- مؤسسات آموزشی: اگرچه منبع بسیار محبوبی برای جمعآوری اطلاعات نیستند، اما اکثر دانشگاهها و مؤسسات آموزشی منبع غنی اطلاعات هستند زیرا پروژههای تحقیقاتی زیادی در آنجا نسبت به هر بخش تجاری انجام میشود.
:منابع
ارزش طول عمر مشتری (CLV) چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟
ارزش طول عمر مشتری CLV)) یک معیار تجاری برای اندازهگیری آن است که یک کسبوکار چقدر میتواند برنامهریزی کند تا از میانگین مشتریان کسب درآمد کند. تفاوت در محصولات، هزینهها، دفعات خرید و حجم خرید میتواند محاسبه ارزش طول عمر مشتری را پیچیده کند. با این حال، با ابزار مناسب، میتوانید ارزش طول عمر مشتری را محاسبه کنید.
با درک CLV، علاوه بر آن که میتوانید مزایای بسیاری کسب کنید، برای بازاریابی و فروش آگاهانهتر خود نیز میتوانید تصمیمگیری نمایید. در ادامه اطلاعاتی در مورد ارزش طول عمر مشتری، نحوه محاسبه این معیار و دیگر موارد را ارائه میدهیم که میتواند برای صاحبان کسب و کار مفید باشد.
ارزش طول عمر مشتری (CLV) چیست؟
ارزش طول عمر مشتری معیاری از کل درآمدی است که یک کسب و کار میتواند از یک مشتری معمولی تا زمانی که آن شخص یا حساب کاربری هنوز مشتری باقی بماند انتظار داشته باشد.
هنگام محاسبه ارزش طول عمر مشتری، بهتر است به میانگین کل درآمد ایجاد شده توسط مشتری و میانگین کل سود نگاه کنید. هر کدام بینشهای مهمی را در مورد نحوه تعامل مشتریان با کسب و کار شما و اینکه آیا برنامه بازاریابی کلی شما مطابق انتظار عمل میکند یا خیر را ارائه میدهد.
ارزش طول عمر مشتری به یک عدد خلاصه میشود، اما ممکن است تفاوتهای ظریف قابل توجهی وجود داشته باشد. با درک بخشهای مختلف CLV خود، میتوانید استراتژیهای مختلف را آزمایش کنید تا بفهمید چه چیزی با مشتریان شما بهترین عملکرد را خواهد داشت. به دلیل سادگی آن، CLV میتواند یک معیار مالی مهم برای مشاغل کوچک باشد.
چرا ارزش طول عمر مشتری برای کسب و کارها مهم است؟
چرا کسب و کارها به CLV اهمیت میدهند؟ در اینجا چند دلیل کلیدی برای ردیابی و استفاده از CLV آورده شده است:
- شما نمیتوانید آنچه را که اندازهگیری نمیکنید بهبود ببخشید: هنگامی که شروع به اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری و تجزیه آن به اجزای مختلف کردید، میتوانید استراتژیهای خاصی را در مورد قیمتگذاری، فروش، تبلیغات و حفظ مشتری با هدف کاهش مستمر هزینهها و افزایش سود به کار بگیرید.
- در مورد هزینههای جذب مشتری تصمیمات بهتری بگیرید: زمانی که میدانید از یک مشتری معمولی چه درآمدی کسب خواهید کرد، میتوانید هزینهها را افزایش یا کاهش دهید تا اطمینان حاصل کنید که سودآوری را به حداکثر میرسانید و به جذب انواع مناسب مشتریان ادامه میدهید.
- پیشبینی بهبودیافته: پیشبینیهای CLV به شما کمک میکند در مورد موجودی، کارکنان، ظرفیت تولید و سایر هزینهها تصمیمات آیندهنگرانه بگیرید. بدون پیشبینی، میتوانید ناآگاهانه بیش از حد خرج کنید و پول را هدر دهید یا کم خرج کنید و خود را در تنگنا قرار دهید. اما با کمک پیشبینی تلاش میکنید تا با تقاضا مطابقت داشته باشید.
مزایای CLV چیست؟
- بهبود حفظ مشتری: یکی از بزرگترین عوامل در پرداختن به CLV، بهبود حفظ مشتری و جلوگیری از فرسایش مشتری است. ردیابی این جزئیات با تقسیمبندی دقیق میتواند به شما کمک کند بهترین مشتریان خود را شناسایی کنید و مشخص کنید چه عاملی به خوبی کار میکند.
- فروش تکراری را افزایش دهید: برخی از خردهفروشان، شرکتهای فناوری، رستورانهای زنجیرهای و سایر کسبوکارها مشتریان وفاداری دارند که بارها و بارها برمیگردند. میتوانید از CLV برای ردیابی میانگین تعداد بازدیدها در سال استفاده کنید و از آن دادهها برای استراتژی راهبردی در جهت افزایش کسبوکارهای تکراری استفاده کنید.
- تشویق فروش با ارزش بالا: نتفلیکس نمونهای از یک کسب و کار است که CLV را از طریق قیمتگذاری بالاتر بهبود بخشید؛ اما سالها پیش آموخت که افزایش سریع هزینهها ممکن است مشتریان طولانیمدت را بترساند. در اینجا ایجاد تعادل صحیح کلید موفقیت است.
- افزایش سودآوری: به طور کلی، CLV بالاتر باید به سود بیشتری منجر شود. با حفظ مشتریان برای مدت طولانیتر و ایجاد کسب و کاری که آنها را تشویق به خرج کردن بیشتر میکند، باید مزایای آن را در قیمت نهایی خود مشاهده کنید.
چالشهای محاسبه ارزش طول عمر مشتری
سنجش CLV شامل چالشهایی میشود که در ادامه برخی از آنها را بررسی میکنیم:
- اندازهگیری آن میتواند سخت باشد: اگر سیستمهای ردیابی با کیفیت ندارید، محاسبه CLV میتواند دشوار باشد. یک سیستم برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) یا مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) میتواند این اطلاعات را به راحتی در یک داشبورد خودکار که KPIها را ردیابی میکند در دسترس قرار دهد.
- نتایج سطح بالا ممکن است گمراهکننده باشند: نگاه کردن به کل CLV یک کسب و کار میتواند یک نقطه داده مفید باشد، اما همچنین میتواند مشکلات در بخشهای خاص مشتریان را نیز پوشش دهد. تجزیه دادهها بر اساس اندازه مشتری، مکان و سایر بخشها ممکن است دادههای مفیدتری را ارائه دهد.
محاسبه ارزش طول عمر مشتری یا CLV چگونه است؟
کسبوکارهایی که سیستمهای ERP دارند، لازم نیست نگران ریاضیات پشت CLV باشند. سیستم تمام محاسبات را برای شما انجام میدهد. اگر به دنبال اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری به صورت دستی هستید، میتوانید مراحل و فرمول زیر را دنبال کنید:
4 مرحله برای اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری
- میانگین ارزش سفارشات خود را تعیین کنید: با یافتن ارزش میانگین فروش شروع کنید. اگر مدت زیادی است که این دادهها را ارزیابی نکردهاید، یک دوره یک یا سه ماهه را به عنوان یک نماینده برای کل سال در نظر بگیرید.
- میانگین تعداد تراکنشها را در هر دوره محاسبه کنید: آیا مشتریان چندین بار در هفته مراجعه میکنند، که ممکن است در یک کافیشاپ معمول باشد، یا فقط هر چند سال یک بار، که میتواند در یک نمایندگی خودرو اتفاق بیفتد؟ فراوانی بازدیدها عامل اصلی CLV است.
- حفظ مشتری خود را اندازهگیری کنید: در نهایت، باید بفهمید که مشتریان شما چقدر با برند شما درگیر شدهاند. برخی از برندها، مانند برندهای تکنولوژی و خودرو، وفاداری مادام العمر را القا میکنند. برحی دیگر نیز، مانند پمپ بنزینها یا خرده فروشیها، ممکن است مشتریان وفادار کمتری داشته باشند.
- محاسبه ارزش طول عمر مشتری: اکنون ورودیها را دارید. وقت آن است که سه عدد را با هم ضرب کنیم تا CLV را بر اساس فرمول زیر محاسبه کنیم.
فرمول ارزش طول عمر مشتری
در اینجا فرمول سنجش ارزش طول عمر مشتری آمده است:
ارزش طول عمر مشتری (CLV) = میانگین مقدار تراکنشها x تعداد تراکنشها x دوره حفظ مشتری
هر یک از این ورودیها به عنوان اهرمی عمل میکنند که میتوانید برای افزایش طول عمر مشتری استفاده کنید. با این حال، هر حرکت کسب و کار شما ممکن است عواقب ناخواستهای داشته باشد که بر CLV تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، افزایش قیمت ممکن است میانگین اندازه تراکنش شما را بهبود بخشد، اما میتواند مشتریان را به خرید کمتر یا جستجوی جایگزینهای کمهزینه تر سوق دهد.
بازاریابان باتجربهای که با چهار P بازاریابی - محصول، مکان، قیمت و تبلیغ آشنا هستند - درک قوی از اینکه چگونه کمپینهای بازاریابی مستقیماً بر ارزش طول عمر مشتری تأثیر میگذارد، دارند.
سخن آخر
ارزش طول عمر مشتری (CLV) معیاری از درآمد به دست آمده از مشتری است که در کل روابط آنها با یک شرکت ایجاد میشود. مقایسه CLV با هزینه جذب مشتری، روشی سریع برای تخمین سودآوری مشتری و پتانسیل کسب و کار برای رشد بلندمدت است. کسب و کارها چندین ابزار بازاریابی برای کمک در بهبود CLV در طول زمان دارند. نگاه کردن به CLV بر اساس بخش مشتری ممکن است بینش گستردهتری را در مورد اینکه چه چیزی برای سازمان شما خوب عمل میکند و چه چیزی برای سازمان شما موثر نیست، ارائه دهد.
:منابع
شبکه تبلیغاتی یا ادنتورک چیست؟
هدف شبکه تبلیغاتی یا ادنتورک (Ad Network)، ایجاد ارتباط میان تبلیغ کنندگان و ناشران تبلیغ است. یکی از مهمترین وظایف یک شبکه تبلیغاتی، جمعآوری فضاهای تبلیغاتی و تطبیق آنها با اهداف تبلیغ کننده است. اصطلاح شبکه تبلیغاتی اغلب بر "شبکه تبلیغات آنلاین" دلالت دارد؛ زیرا امروزه فضای تبلیغات ناشران و تبلیغ کنندگان اغلب در بستر اینترنت است.
تفاوتی که میان شبکههای تبلیغاتی سنتی و آنلاین وجود دارد، ارائه تبلیغات شبکههای آنلاین از طریق یک سرور تبلیغاتی است. با کمک شبکههای تبلیغاتی میتوان تبلیغاتها را ردیابی کرد و گزارش آنها را به دست آورد؛ این مورد اغلب در رسانههای سنتی امکانپذیر نیست.
شبکههای تبلیغاتی چگونه کار میکنند؟
شبکههای تبلیغاتی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تبلیغ کنندگان و ناشران به شمار میآید. اما دقیقا روند کار آنها چگونه است؟
در ابتدا، شبکههای تبلیغاتی یا ادنتورکها تعدادی از ناشران تبلیغ را با موجودیهای در دسترس جمعآوری میکنند. در همین حال، تبلیغ کنندگان با استفاده از پنل شبکه تبلیغاتی، کمپین تبلیغاتی خود را ایجاد میکنند. در هنگام ساخت کمپین، تبلیغ کنندگان میتوانند جزئیات مربوط به کمپین شامل بودجه، مخاطبان هدف و دیگر موارد را مشخص کنند.
ناشران تبلیغات نیز تگهای شبکه تبلیغاتی را روی وبسایت خود نصب میکنند. هنگامی که میان کمپین تبلیغ کننده و ظرفیت در دسترس ناشران تطابقی برقرار شود جزئیات برای ناشر ارسال میشود.
زمانی که تبلیغ روی پلتفرم ناشر قرار میگیرد، تبلیغ کننده میتواند عملکرد کمپین خود را در پنل شبکه تبلیغاتی مشاهده کند. در نهایت میتواند با بررسی گزارشها و نحوه عملکرد کمپین، به نتیجه مطلوبی برسد و کمپینهای آتی را بهتر برگزار کند.
ادورج نیز به عنوان یک شبکه تبلیغاتی یا ادنتورک این امکان را برای کسب و کارها فراهم میآورد تا با ایجاد کمپینهای مختلف تبلیغاتی در پنل، به مخاطبان هدف دسترسی داشته باشید و تبلیغاتی هوشمند اجرا کنید.
شبکه تبلیغاتی یا ادنتورک چگونه برای ناشران و تبلیغ کنندگان سودآور است؟
- ناشران تبلیغات
مهمترین و بارزترین مزیت برای ناشران، ایجاد فرصت فروش تمامی جایگاههای تبلیغاتی است.
- تبلیغ کنندگان
شبکههای تبلیغاتی برای تبلیغ کنندگان دو مزیت اصلی دارد:
- یک تبلیغ کننده میتواند از فضاهای گوناگون تبلیغاتی توسط ناشران مختلف استفاده کند و در نتیجه به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کند.
- تبلیغ کننده تنها با اجرای یک کمپین علاوه بر معرفی توسط ناشران مختلف، میتواند گزارشات را به صورتی کامل و متمرکز هم دریافت کند.
مزایا و معایب ادنتورکها
مزایای استفاده از ادنتورک هم برای ناشران و هم برای تبلیغ کنندگان بسیار زیاد است. ناشران، شبکههای تبلیغاتی را راهی آسان و قابل اعتماد برای فروش موجودی جایگاه تبلیغاتی خود میدانند؛ اگرچه درآمد آن معمولاً کمتر از آن چیزی است که خودشان میتوانستند از فروش فضا به دست آورند.
تبلیغ کنندگان نیز سهولت استفاده را دوست دارند. با حداقل تلاش میتوانند کمپینی را اجرا کنند که گروه خاصی از مصرف کنندگان را در وب سایتهای گوناگون هدف قرار میدهد. شبکههای تبلیغاتی همچنین به دلیل مدلهای پرداخت انعطافپذیر و کارایی هزینهها شناخته میشوند.
مشکلی که برای تبلیغ کنندگان وجود دارد، کنترل محدود آنان بر جایگاههای تبلیغاتی است. ممکن است تبلیغات آنان در جایگاه مناسبی نمایش داده نشود. اما هرچقدر شبکههای تبلیغاتی هدفمندتر و هوشمندتر باشند، در نتیجه اجرای کمپینها نیز هدفمندانهتر شده و مخاطبان واقعی همان محصولات یا خدمات تبلیغات را مشاهده میکنند.
چرا شبکه تبلیغاتی اهمیت دارد؟
شبکه تبلیغاتی یا ادنتورک یک عنصر اساسی کسب درآمد در اکوسیستم تبلیغات است. آنها به عنوان یک واسطه فنی و تجاری بین تبلیغ کنندگان و ناشران عمل میکنند. در سطح فنی، اقداماتی برای طرف عرضه به منظور ارائه موجودی خود و برای طرف تقاضا برای فعال کردن و نظارت بر کمپینها ارائه میشود. از نظر تجاری، شبکههای تبلیغاتی پرداختها و تراکنشها را تسهیل میکنند. بدون راهحلهای شبکه تبلیغاتی برای جلب تقاضا، ناشران باید با هر تبلیغکننده جداگانه معامله کنند.
سخن آخر
یک شبکه تبلیغاتی واسطهای بین ناشران و تبلیغ کنندگان است. این تکنولوژی، مانند بسیاری دیگر از پلتفرمهای تکنولوژی تبلیغاتی، در اواسط دهه 90 ظهور کرد. شبکههای تبلیغاتی از همان ابتدا عملکرد یکسانی را داشتهاند، یعنی به تبلیغکنندگان این امکان را میدهند تا موجودی جایگاه تبلیغاتی را از چندین ناشر خریداری کنند. شبکههای تبلیغاتی میتوانند هم برای ناشران و هم برای تبلیغ کنندگان بسیار با اهمیت باشند و مزایای بسیاری برای هریک دارد. ادنتورک ادورج نیز با ارائه خدمات مختلف تبلیغاتی به کسب و کارها کمک میکند با نمایش تبلیغ خود در پلتفرمهای گوناگون آنلاین، به فروش بیشتر دست یابند.
:منابع
مزیت رقابتی در بازار به چه معناست؟
در پاسخ به سوال مزیت رقابتی چیست باید بگوییم ویژگی است که یک برند را قادر میسازد از رقبای خود پیشی بگیرد. این به برند اجازه میدهد تا به حاشیههای برتر در مقایسه با رقبای خود دست یابد و برای شرکت و سهامدارانش ارزش ایجاد کند. تکرار و تقلید از یک مزیت رقابتی، اگر نگوییم غیرممکن، اما باید دشوار باشد. اگر به راحتی کپی یا تقلید شود، دیگر مزیت رقابتی در بازار محسوب نمیشود.
چند نمونه مزیت رقابتی در بازار
برخی از نمونههای رایج مزیت رقابتی عبارتند از:
- تیم
- دسترسی منحصر به فرد به تکنولوژی یا روشهای تولید خاص
- محصولی که هیچکس نمیتواند ارائه دهد (محافظت شده توسط قانون IP یا حق ثبت اختراع و غیره)
- توانایی تولید و فروش با هزینه کمتر (معروف به رهبری هزینه)
- برند و شهرت
در حالی که ممکن است با یک ایده کاملاً جدید وارد بازار شوید، ممکن است زمان زیادی طول نکشد تا رقبا نیز به ایده شما برسند. این زمانی است که ممکن است لازم باشد مزیت رقابتی خود را دوباره بررسی کنید و بدانید که اصول مزیت رقابتی چیست.
چگونه مزیت رقابتی کسب و کار خود را شناسایی کنیم؟
چه چیزی میتوانید به مخاطبان خود ارائه دهید که هیچ یک از رقبای شما نمیتوانند ادعای آن را داشته باشند؟
برای شناسایی مزیت خود، باید موارد زیر را مشخص کنید:
- چگونه ارزش یا منفعتی را به مشتریان خود ارائه میدهید؟
- بازار هدف شما کیست؟
- چه افراد دیگری در فضای مشابه شما فعالیت میکنند؟
مزیت رقابتی شما برپایه ایجاد منفعتی جذاب برای مخاطبان هدف شماست که هیچ کسب و کار دیگری هم نتواند آن را ارائه دهد. این امکان هم وجود دارد که شما چندین مزیت رقابتی داشته باشید؛ اما مزیتی که برای تبلیغ در ارتباطات بازاریابی و برند خود انتخاب میکنید باید دارای بیشترین تمایز و پتانسیل برای جذب مخاطب باشد. این کار به شما کمک میکند تا سهم بیشتری از بازار را به دست آورید.
ایجاد یک مزیت رقابتی
قبل از ایجاد مزیت رقابتی، دانستن موارد زیر ضروری است:
- منفعت: یک شرکت باید در مورد اینکه محصول یا خدماتش چه مزیتی را ارائه میدهد، صریح باشد. باید ارزش واقعی ارائه دهد و علاقه ایجاد کند.
- بازار هدف: یک شرکت باید مشخص کند که چه کسی از شرکت خرید میکند و چگونه میتواند بازار هدف خود را تامین کند.
- رقبا: برای یک شرکت مهم است که سایر رقبا را در چشم انداز رقابتی درک کند.
برای ایجاد یک مزیت رقابتی، یک شرکت باید بتواند مزایایی را که برای بازار هدف خود فراهم میکند، به روشی که سایر رقبا نمیتوانند ارائه دهند، شرح دهد.
استراتژی ایجاد مزیت رقابتی
سه استراتژی برای ایجاد مزیت رقابتی در بازار وجود دارد: رهبری هزینه، تمایز و تمرکز (تمرکز هزینه و تمرکز بر تمایز). در ادامه این موارد را بررسی میکنیم:
1. رهبری هزینه
در استراتژی رهبری هزینه، هدف تبدیل شدن به تولیدکننده کم هزینه است. این هدف از طریق تولید در مقیاس بزرگ به دست میآید، جایی که شرکتها میتوانند از صرفههای مقیاس استفاده کنند.
اگر شرکتی بتواند از صرفهجویی در مقیاس استفاده کند و محصولاتی با هزینهای کمتر از رقبای خود تولید کند، در این صورت میتواند قیمت فروشی را تعیین کند که توسط شرکتهای دیگر قابل تقلید و تکرار نباشد. بنابراین، شرکتی که استراتژی رهبری هزینه را اتخاذ میکند، به دلیل مزیت هزینه قابل توجهی که نسبت به رقبای خود دارد، میتواند سود کسب کند.
2. تمایز
در استراتژی تمایز، محصولات یا خدمات یک شرکت از محصولات یا خدمات رقبا متمایز میشود. این امر میتواند با ارائه محصولات یا خدمات با کیفیت بالا به مشتریان یا نوآوری در محصولات یا خدمات انجام شود.
اگر شرکتی بتواند با موفقیت تمایز قائل شود، در نهایت میتواند قیمت بالاتری را برای محصولات یا خدمات خود تعیین کند.
3. تمرکز
در استراتژی تمرکز، یک شرکت بر یک بخش محدود از بازار هدف تمرکز میکند. این استراتژی در صورتی موفق است که شرکت بتواند با موفقیت محصولات/خدماتی را ایجاد کند که بتواند این مشتریان هدف را تامین کند. استراتژی تمرکز نیز دو نوع دارد:
- تمرکز بر هزینه: تولید کننده با کمترین هزینه در بخش محدود بازار
- تمرکز بر تمایز: محصولات/خدمات متمایز در یک بخش محدود بازار
مزیت رقابتی پایدار چیست؟
مزیت رقابتی پایدار در بازار به کسبوکارها کمک میکند تا در یک دوره زمانی طولانی از رقبا بالاتر بروند. این امر کمک میکند تا بر تصمیم گیری مصرف کننده تأثیر بگذارد و اغلب منجر به سود بیشتر میشود.
مزیت رقابتی پایدار به داراییها، ویژگیها یا قابلیتهایی اشاره دارد که مختص یک کسب و کار است؛ تقلید و تکرار آنها دشوار است و به یک کسب و کار این امکان را میدهد تا خواستههای مشتری را بهتر از رقبای خود برآورده کند. بدون مزیت رقابتی پایدار، کسب و کار خود را به خطر میاندازید که همانند قطرهای دیگر در اقیانوس باشد.
چارچوب مزیت رقابتی
رایج ترین چارچوب مزیت رقابتی، چارچوب VRIO (Valuable, Rare, Inimitable, Organized) است.
VRIO یک ابزار تجزیه و تحلیل داخلی است که میتواند برای طبقهبندی منابع بر اساس اینکه آیا آنها دارای ویژگیهای خاصی هستند که در چارچوب مشخص شدهاند یا خیر.
این طبقهبندی برای سازمانها این امکان را فراهم میکند تا شناسایی کنند کدام منابع شرکت واقعاً دارای مزیت رقابتی هستند. چهار مرحله برای چارچوب مزیت رقابتی VRIO وجود دارد؛ هر منبع از چهار مرحله عبور میکند تا به شناسایی این که آیا آن منبع مزیت رقابتی است یا خیر برسد.
- ارزشمند - آیا این منبع سود ملموسی را ارائه میدهد؟
- نادر - آیا این منبع در شرکتهای دیگر یافت میشود یا منحصر به فرد است؟
- تکرار نشدنی - آیا بازتولید این منبع دشوار است یا دارای حق نشر است؟
- سازماندهی شده - آیا این منبع به گونهای سازماندهی شده است که ارزش را به خود اختصاص دهد؟
منبعی که ارزشمند، کمیاب، تکرار نشدنی و سازماندهی شده برای به دست آوردن ارزش، یک مزیت رقابتی بلندمدت است. شایان ذکر است که یک منبع واحد که مزیت رقابتی ارائه میکند، تضمینی برای ارزش یا موفقیت نیست و ممکن است فقط یک موقعیت موقتی باشد. بهترین شرکتها این را میدانند و همیشه چشم به آینده دارند.
نمونههایی از اهمیت مزیت رقابتی در بازار
سه مثال عالی برای مزیت رقابتی در بازار عبارتند از:
- مک دونالد: مزیت رقابتی اصلی مک دونالد به استراتژی رهبری هزینه متکی است. این شرکت قادر است از صرفه جویی در مقیاس استفاده کند و محصولاتی را با هزینه کم تولید کند و در نتیجه محصولات را با قیمت فروش کمتری نسبت به رقبای خود عرضه کند.
- لویی ویتون: مزیت لویی ویتون به تمایز و استراتژی تمرکز بر تمایز متکی است. این شرکت قادر است در بازار لوکس پیشرو باشد و از طریق منحصربهفرد بودن محصول، قیمتهای برتر را کنترل کند.
- والمارت: مزیت والمارت به استراتژی رهبری هزینه متکی است. والمارت قادر است "قیمتهای پایین روزانه" را از طریق صرفه جویی در مقیاس ارائه دهد.
اهمیت مزیت رقابتی در بازار
مزیت رقابتی، یک شرکت را از رقبای خود متمایز میکند؛ به قیمتهای بالاتر، مشتریان بیشتر و وفاداری به برند کمک میکند. ایجاد چنین مزیتی یکی از مهمترین اهداف هر شرکتی است. در دنیای امروز، مزیت رقابتی برای موفقیت کسب و کار ضروری است. بدون آن، شرکتها برای بقای خود به مشکل بر میخورند.
سخن آخر
همانطور که در این مقاله بررسی شد، اهمیت مزیت رقابتی برای کسب و کارهای امروزی به عنوان یکی از اصول برقراری شرکت نقش ایفا میکند. به همین دلیل شرکتها باید از اهمیت آن مطلع باشند و برای ایجاد آن استراتژی ایجاد کنند. ایجاد استراتژی برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار میتواند به موفقیت کسب و کار در زمانی طولانی کمک کند.
منابع
10 نکته برای کمک به افزایش فروش آنلاین
افزایش فروش آنلاین یکی از اصلیترین اهداف بازاریابی است که تقریبا برای همه برندها صدق میکند، اما رقابت در این حیطه میتواند بسیار سخت باشد. زمانی که مصرفکنندگان تنها با یک کلیک میتوانند به هزاران محصول در عرض چند ثانیه برسند، چگونه میتوانید برند خود را در میان انبوه محصولات، به صورتی متمایز و برجسته نشان دهید؟
برای پاسخ به این سوال در ادامه این مقاله نکاتی را بررسی کردیم که میتواند به شما کمک کند تا در این راه موفق باشید. با رعایت تاکتیکهای ارائه شده میتوانید محصولات و خدمات خود را به صورتی جذاب به مخاطبان مورد نظر خود معرفی کنید و مشتریانی وفادار برای برند خود جمعآوری کنید.
فروشگاه آنلاین خود را بهینه کنید
فروشندهها علاوه بر آنکه به صورت آنلاین از طریق کانالهای مختلف توزیعکنندگان، مانند دیجیکالا، محصولات خود را عرضه کنند، بهتر است فروشگاه آنلاین خود را راهاندازی کنند. این کار باعث میشود با مشتریان خود در ارتباط مستقیم بیواسطه باشید. این ارتباط مستقیم با مشتری میتواند اطلاعات ارزشمندی از آنان را در اختیارتان قرار دهد.
به منظور افزایش فروش آنلاین در فروشگاه اینترنتی، ابتدا باید وبسایتی با طراحی مناسب و بهینه داشته باشید. وبسایتی که زمان بسیاری برای بارگذاری نیاز داشته باشد و اطلاعات مناسبی نداشته باشد، تاثیر منفی بر نرخ تبدیل کاربران به خریداران خواهد داشت. در مقابل، وبسایتی که به راحتی بارگزاری شود و کاربر میتواند آنچه که به دنبالش است را به راحتی بیاید و با چند کلیک ساده به مرحله خرید برسد، فروش آنلاین موفق خواهد داشت.
پرسونای خریدار را به منظور افزایش فروش آنلاین خود بشناسید
برای دسترسی به مشتریانی ایدهآل، ابتدا باید آنها را بشناسید. تدوین پرسونای خریدار یکی از اصول مهم فروش است و باید یکی از اولین مراحل در توسعه استراتژی بازاریابی برند شما باشد. اگر هنوز پرسونای خریدار خود را ندارید، بهتر است برای ایجاد آن سریعتر اقدام کنید.
پرسونای خریدار خوب باید شامل اطلاعات زیر باشد:
- مشتری شما کیست؟ این اطلاعات مربوط به مشخصات کلی مشتری، شغل، موقعیت خانوادگی، شخصیت و ... است.
- کمپانی شما چگونه میتواند به خریدار کمک کند؟ اهداف و چالشهای اصلی و فرعی آنان چیست؟
- چرا مشتری به محصولات یا خدمات شما علاقهمند است؟ انگیزه آنها برای خرید محصولات یا انتخاب خدمات شما چیست؟
- چگونه به مشتریان خود دسترسی پیدا میکنید؟ بهترین پیامهای تبلیغاتی و فروش کدامند؟ بهترین پلتفرمها برای برقراری ارتباط با آنها چیست؟
اگر در حال حاضر یک وبسایت فعال دارید،بهترین راه برای تدوین پرسونای مخاطبتان، بررسی Google Analytics است. با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید اطلاعاتی در رابطه با سن کاربران، جنسیت آنها، علایق آنها و... به دست آورید. همچنین میتوانید خصوصیات کاربرانی که به مشتری تبدیل شدهاند را نیز بررسی کنید.
صفحات لندینگ متمایز ایجاد کنید
صفحات لندینگ برای موفقیت در فروش نقش مهمی ایفا میکنند. لندینگ پیج، صفحهای است که بازدیدکنندگان شما در هنگام ورود با آن مواجه میشوند.
اولین قدم برای ایجاد یک لندینگ موثر، یافتن ساختاری است که نتیجهبخش باشد. به صورت کلی، هرچقدر لندینگ سادهتر و واضحتر باشد، موثرتر است. برای محصولات برتر خود لندینگ جداگانه ایجاد کنید، یا حداقل برای طیف مشابهی از محصولات یک لندینگ مشخص بسازید. به این صورت تجزیه و تحلیل رخدادها و درک چگونگی بهینهسازی استراتژی بازاریابی برای شما آسانتر خواهد بود.
کار را برای مشتریان خود آسان کنید
همانطور که میدانید اغلب کاربران عادت دارند تنها با چند کلیک ساده به نتیجه برسند. اگر فرآیند خرید در فروشگاه اینترنتی شما دارای موانعی باشد، به احتمال زیاد آنها را پشیمون خواهد کرد و به همین دلیل سراغ رقیب شما میروند. تمام تلاش خود را معطوف به کاربری آسان و فرآیند صریح فروش سایت خود کنید.
تصاویر مناسب برای محصولات خود انتخاب کنید
یک عکس مناسب به اندازه هزار کلمه تاثیرگذار است. در فروشگاه آنلاین این امر ضرورت بسیار بیشتری هم دارد. از آنجایی که کاربران نمیتوانند محصولات را از نزدیک ببینند، آن را لمس یا امتحان کنند، لازم است به صورت بصری اطلاعاتی کامل به آنها ارائه شود تا در نهایت منجر به افزایش فروش آنلاین شود.
به همین منظور باید تصاویری واضح از زوایای مختلفی از محصولات خود داشته باشید و آنها را در سایت در معرض نمایش قرار دهید. اگر قصد دارید تاثیرات مطلوبتری بر جای گذارید میتوانید به ویدئو و طراحیهای سهبعدی نیز فکر کنید.
ارزش افزوده ارائه دهید
برای تمایز از رقبا، باید نسبت به رقبای خود افزودهای داشته باشید که سبب برتری شما شود. یکی از بهترین روشها برای انجام این کار، تولید محتواست.
ایجاد محتوای مرتبط با برندتان، به افزایش بازدید و سئوی وب سایت شما و همچنین قرار گرفتن شما به عنوان یک متخصص در بازار کمک میکند. یکی از رایجترین و مؤثرترین راهها ایجاد یک وبلاگ برای برند است. در ادامه هم میتوانید محتوای خود را از طریق شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید.
احساس فوریت ایجاد کنید
یکی دیگر از ترفندهای بازاریابی کلاسیک و مفید این است که به کاربر اطلاع دهید فقط زمان محدودی برای استفاده از یک پیشنهاد خاص دارد یا اینکه موجودی یک محصول محدود است. این مسئله یکی از ابزارهای رایج در کپی رایتینگ است. به این ترتیب بازدیدکننده ترغیب میشود تا در اسرع وقت از این پیشنهاد استفاده کند.
اگر تصمیم به استفاده از این ترفند دارید، پیشنهادات محدود را به صورتی برجسته و واضح در صفحه اصلی وبسایت خود و در کمپینهای تبلیغاتی خود در شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو نمایش دهید. همچنین ایجاد یک صفحه لندینگ خاص برای هر یک از این پیشنهادات ایده بسیار خوبی است.
از نظرات کاربران استفاده کنید
بازاریابی دهان به دهان هنوز یکی از موثرترین تکنیکهای فروش است. طبیعتاً خریداران بیشتر از برندها به سایر کاربران اعتماد دارند؛ بنابراین نظرات در فروش آنلاین نقش بسیار مهمی دارند. هنگام طراحی وب سایت خود، دو تکنیک اساسی وجود دارد که می توانید برای استفاده حداکثری از آن استفاده کنید:
- دکمههای اشتراکگذاری
- بخش نظرات و پیشنهادات
از بازاریابی ایمیلی بهره ببرید
بازاریابی ایمیلی یک ابزار کلاسیک برای افزایش فروش آنلاین است و سال به سال به کارایی خود ادامه میدهد. ایمیل یک راه مستقیم و شخصی برای برقراری ارتباط با مخاطبان است که میتواند با استراتژیها و نکات مختلف در چرخه خرید استفاده شود.
از تبلیغات در فضای مجازی برای افزایش فروش آنلاین استفاده کنید
تبلیغات در شبکههای اجتماعی روشی عالی برای پیادهسازی بسیاری از تکنیکهای فروش مانند جذب کاربران، تشویق مردم به دانلود اپلیکیشن، بازاریابی مجدد یا حتی نمایش کاتالوگ محصول است.
مزیت دیگر تبلیغ در شبکههای اجتماعی این است که گزینههای هدفگیری بسیاری دارد که نمیتوانید آنها را در پلتفرمهای دیگر پیدا کنید. از آنجایی که شبکههای اجتماعی اطلاعات زیادی در مورد کاربران خود دارند، میتوانید از آن برای راهاندازی کمپینهای بسیار خاص استفاده کنید.
اگر سگمنتیشن را با انواع فرمتها و انواع کمپینها ترکیب کنید، خواهید دید که این نوع تبلیغات به شما امکان میدهد فروش آنلاین خود را افزایش دهید.
:منابع
معنی a/b تست در بازاریابی چیست؟
تست A/B یکی از مهمترین عناصر بهینهسازی نرخ تبدیل است؛ اما تست A/B در بازاریابی چیست و بازاریابان چگونه از آن در راستای افزایش نرخ تبدیل صفحه لندینگ و دستیابی به بازگشت سرمایه استفاده میکنند؟ ما در این مقاله سعی کردیم به این پرسشها پاسخ دهیم و بگوییم ab تستینگ چیست و چرا باید در بازاریابی دیجیتال از آن استفاده کرد.
تست a/b در دیجیتال مارکتینگ به چه معناست؟
تست A/B در دیجیتال مارکتینگ نوعی تست محتوا است که در آن بازاریابان دو مدل از یک لندینگ یا صفحه وب ایجاد میکنند تا مشخص شود کدام یک در برابر اهداف تعریف شده بازاریابی بهترین عملکرد را دارد.
تست تقسیم (split) یا آزمون تقسیم URL، یک آزمایش محتوایی است که در آن بازاریابان دو لندینگ کاملاً متفاوت را برای گروههای مختلف مشتریان ارائه میدهند، سپس نرخ تبدیلها را اندازهگیری میکنند تا مشخص کنند کدام لندینگ عملکرد بهتری دارد.
اما در تست A/B، بازاریابان دیجیتال از لندینگهای کاملا متفاوت استفاده نمیکنند. در عوض، آنها از تغییرات جزئی در صفحات استفاده میکنند و فقط یک اِلمان را تغییر میدهند، مانند کال تو اکشن، محتوای فروش، رنگ یا موقعیت یک اِلمان در صفحه.
در حالی که تست تقسیم تفاوت عملکرد بین دو صفحه کاملاً متفاوت را اندازهگیری میکند، تست ab سعی میکند با ایجاد تغییرات جزئی در عناصر صفحه و اندازهگیری هرگونه تغییر در کلیکها یا نرخ تبدیلها، عملکرد را بهبود دهد.
برخی از بازاریابان دیجیتال نیز از تستهای چند متغیره برای بهبود عملکرد وب سایت استفاده میکنند. یک تست چند متغیره دقیقا مانند یک A/B تست است، اما به جای تغییر تنها یک عنصر در صفحه، چند اِلمان را تغییر میدهند. این تغییرات را میتوان با روشهای مختلف ترکیب کرد و به کاربران ارائه داد تا مشخص شود کدام ترکیب از تغییرات، بهترین نتایج کمپین را منتج میشود.
5 مورد استفاده از A/B تست
تاکنون، بحث ما در مورد A/B تست در بازاریابی دیجیتال حول لندینگ میچرخید، اما در واقع کاربردهای مختلفی برای تست ab در بازاریابی دیجیتال وجود دارد. در ادامه، برخی از مهمترین موارد استفاده برای A/B تست را بررسی میکنیم و اهمیت آن را برای بازاریابان دیجیتالی که از انواع تاکتیکها و تکنیکهای بازاریابی استفاده میکنند، نشان میدهیم.
بازاریابی ایمیلی
در بازاریابی ایمیلی، بازاریابان دیجیتال میتوانند تست a/b را با ایجاد دو نوع متفاوت از یک ایمیل، ارسال آنها به گروههای مختلف از گیرندگان، و نظارت بر نتایج برای تعیین اینکه کدام نوع ایمیل بهترین پاسخ کلی را ایجاد میکند، به کار گیرند.
طراحی لندینگ
طراحی لندینگ یکی از مهمترین زمینههای کاربردی برای تست A/B در بازاریابی دیجیتال است. مارکترها میتوانند از ابزارهای نرمافزار تست A/B برای تغییر اِلمانهای لندینگ خود، از جمله متن آگهی، متن کال تو اکشن، قرار دادن دکمه، رنگ، طراحی فرم و بسیاری از عناصر دیگر در صفحه استفاده کنند. a/b تست در طراحی لندینگ، بخش مهمی از فرآیند بهینهسازی کمپین در حال انجام برای کمپینهای تبلیغاتی پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) است.
بهینهسازی تبلیغات متنی
A/B تستینگ میتواند برای بهینهسازی تبلیغات متنی که در بالای نتایج جستجوی گوگل به عنوان بخشی از یک کمپین ظاهر میشوند، اعمال شود. تبلیغکنندگان میتوانند با سرفصلهای مختلف، توضیحات مختلف، پسوندهای تبلیغاتی و گزینههای مختلف URL آزمایش کنند تا مشخص کنند کدام نسخه از تبلیغات متنی آنها بیشترین نرخ کلیک را به دست میورد.
بهینهسازی تبلیغات نمایشی
اگر تست A/B میتواند به طور موثر برای تبلیغات متنی اعمال شود، پس در شبکه تبلیغات نمایشی نیز میتوان از آن استفاده کرد. تبلیغات نمایشی حداقل حاوی عناصری مانند تصاویر، لوگوی شرکت، کپی تبلیغاتی و کال تو اکشن هستند. تبلیغکنندگان میتوانند با تست تصاویر مختلف، کپیهای تبلیغاتی، CTA، یا با تغییر موقعیت این عناصر در تبلیغات، یا تغییر رنگ پسزمینه یا رنگ دکمه یک CTA، تغییراتی در تبلیغاتی نمایشی ایجاد کنند.
بیشتر بخوانید: کال تو اکشن (CTA) چیست و چه کاربردی دارد؟
وبسایتهای تجاری
وبسایتهای تجاری میتوانند A/B تستینگ را برای افزایش نرخ تبدیل در هر مرحله از سفر مشتری پیادهسازی کنند. بازاریابان دیجیتال میتوانند مواردی مانند توضیحات محصول، توصیهها، طراحی صفحه اصلی یا فرآیند پرداخت را تغییر دهند تا انواعی را که تبدیل مشتری را به حداکثر میرسانند شناسایی کنند.
مراحل اجرای فرآیند آزمون ab
فرآیند خاصی که بازاریابان دیجیتال برای تست ab استفاده میکنند بر اساس رسانه بازاریابی انتخابی آنها تغییر میکند. برای مثال، ساخت یک تست A/B برای یک کمپین بازاریابی ایمیلی با ساخت یک تست A/B برای مقایسه عملکرد توضیحات محصول در فروشگاه اینترنتی شما بسیار متفاوت است.
با این حال، تقریباً تمام تستهای A/B از یک فرآیند عمومی پیروی میکنند که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
فرصتهای رشد را شناسایی کنید
اولین مرحله در فرآیند ab test شناسایی لندینگ، ایمیل بازاریابی، توضیحات محصول یا هر عنصر خاص دیگری از کمپین بازاریابی شما است که برای بهبود مورد هدف قرار میگیرد. پس از جمع آوردی دادههای بازاریابی باید بررسی کنید تا حوزههایی از کمپین خود را که با آزمایش محتوای تست A/B بهبود مییابند، شناسایی کنید.
به عنوان مثال، میتوانید دادههای Google Analytics را برای صفحات لندینگ در وبسایت خود بررسی کنید تا مشخص کنید کدام یک کمترین نرخ تبدیل را دارند. ممکن است به این نتیجه برسید که صفحه لندینگ با کمترین نرخ تبدیل بهترین فرصت را برای دستیابی به بهبودهای قابل اندازهگیری با کمک تست A/B ارائه میدهد.
یک فرضیه ایجاد کنید
سپس، یک فرضیه ایجاد کنید. فرضیه شما باید یک نوع پیشنهاد جدید از صفحه و اینکه چرا فکر میکنید نتیجه بهتری در آزمایش خواهد داشت را توصیف کند.
به عنوان مثال، میتوانید بگویید به دلیل رنگ نامناسب CTA یا محتوای نامناسب نرخ تبدیل پایین است. اینها همه عناصری هستند که میتوانید تستشان کنید، اما این نکته را بدانید که اصل ab test به این صورت است که تنها یک عنصر در دو صفحه تغییر کند و سپس نتایج و نرخ تبدیل آن را اندازهگیری کنیم.
متغیرها را بسازید
هنگامی که یک فرضیه در مورد عنصر خاصی که میخواهید تست کنید ایجاد کردید، گام بعدی این است که یک نوع متفاوت از همان صفحه تولید کنید که در آزمایش محتوای خود از آن استفاده خواهید کرد.
تست خود را آغاز کنید
هنگامی که متغیرهای خود را آماده کردید و دو صفحه مشابه اما با تغییر یک المان مخصوص را ایجاد کردید، زمان آن رسیده که شروع به اجرا کنید.
اندازهگیری و تحلیل نتایج
این مرحله آخر که مهمترین مرحله نیز به شمار میآید، زمان تحلیل و بررسی نتایج ab test شماست. با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوانید بررسی کنید که به طور مثال کدام صفحه لندینگ شما بهترین نرخ تبدیل را داشتهاند یا کدام ایمیل با کدام CTA نرخ تبدیل بهتری را به دست آورده است.
در نتیجه با استفاده از این نتایج میتوانید در کمپینهای بعدی خود یا در طراحیهای بعدی خود از این نتایج استفاده کنید تا در نهایت نرخ تبدیل خود را بهبود دهید.
سخن آخر
در این مقاله به صورت کلی بیان کردیم که تست ab چیست و چرا در بازاریابی اهمیت دارد. همچنین مراحل اجرای a/b test را نیز بیان کردیم. توانایی بررسی و تحلیل نتایح ab تست میتواند جزء نقاط قوت یک کمپانی باشد و ترافیک بیشتری را به سمت وبسایت شما روانه کند. بنابراین سعی کنید کمپینهای خود را به صورت ab تست برگزار کنید تا بتوانید جامعه وسیعتری از مخاطبان را درگیر کنید و همچنین متوجه شوید مخاطبان شما نسبت به کدام عوامل واکنش بهتری نشان میدهند.
:منابع
نرخ تبدیل چیست و چرا برای بیزینسها اهمیت دارد؟
آیا میدانستید که تنها ۲۲ درصد از شرکتها از نرخ تبدیل خود راضی هستند؟ اگر از بازاریابی خود راضی نیستید، وقت آن است که از بازاریابی نرخ تبدیل برای بهبود آن استفاده کنید. بازاریابی نرخ تبدیل به شرکت شما کمک میکند تا تجربه آنلاین خریدار را بهبود دهید و در نتیجه انتخاب برند شما جزو اولویتشان میشود. در ادامه، در مورد اینکه نرخ تبدیل در بازاریابی آنلاین چیست و چرا برای ارتقای کسب و کار شما اهمیت دارد صحبت میکنیم.
نرخ تبدیل چیست؟
نرخ تبدیل، درصدی از کاربران را نشان میدهد که اقدام مورد نظر را انجام دادهاند. نرخ تبدیل با در نظر گرفتن تعداد کل کاربرانی که عمل مورد نظر را انجام میدهند (مثلاً با کلیک کردن روی یک تبلیغ) و تقسیم آن بر کل مخاطبان و تبدیل آن رقم به درصد محاسبه میشود.
برای مثال، فرض کنید برای 10000 نفر یک کمپین تبلیغاتی اجرا میشود. از این 10000 نفر، در مجموع 400 کاربر روی تبلیغ میکنند؛ بنابراین، نرخ تبدیل کلی برای این کمپین را میتوان به صورت زیر محاسبه کرد:
400/10000 = 0.04 یا به عبارتی نرخ تبدیل 4% است.
با آگاهی از اینکه 4 درصد از کاربرانی که تبلیغ را مشاهده کردهاند اقدام مورد نظر را انجام دادند، بازاریابان اکنون معیاری دارند که براساس آن میتوانند برای رشد بیشتر تلاش کنند.
اساساً تبدیل یک اقدام قابل اندازهگیری است که یک مشتری بالقوه را به سمت تبدیل شدن به مشتری بالفعل پیش میبرد.
نرخ تبدیل بالا نشانه موفقیت در استراتژی بازاریابی شماست؛ به این معناست که شما ارزش محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان خود نشان میدهید و میتوانند به راحتی آنها را پیدا کنند و در ارتباط با آنها اطلاعات کسب کنند.
نرخ تبدیل در کمپینهای تبلیغاتی
نرخ تبدیل نقش مهمی در کمپینهای بازاریابی دیجیتال شما دارد. هر زمان که یک کمپین آنلاین اجرا میکنید، میتوانید نرخ تبدیل خود را کنترل کنید تا ببینید چه نتایجی برای کسبوکار شما به دست میآید.
نرخ تبدیل شما نشانگر موفقیت کمپین شماست. اگر نرخ تبدیل بالایی دارید، نشان میدهد که کمپین شما در به دست آوردن لید برای تبدیل به مشتری موفق عمل کرده است. نرخ تبدیل پایین نشان میدهد که کمپین شما برای بهبود نیاز به بهینهسازی دارد.
در بازاریابی دیجیتال، نرخ تبدیل شما فقط فروش نیست. نرخ تبدیل شما میتواند اقداماتی مانند دانلود یک راهنما یا ثبتنام در یک سمینار باشد. شما میتوانید انواع مختلفی از نرخ های تبدیل را در بازاریابی دیجیتال داشته باشید.
انواع نرخ تبدیل در کمپینهای تبلیغاتی دیجیتال
در اجرای کمپینهای دیجیتال خود ممکن است انواع مختلفی از نرخ تبدیل را برای آن در نظر گرفته باشید. در ادامه برخی از رایجترین نرخهای تبدیل را بررسی میکنیم:
انجام خرید
- ارسال فرم (فرم تماس با ما و ...)
- تماس با کسب و کار شما
- درگیر شدن با چت آنلاین شما
- ثبتنام برای اشتراک (چه پولی چه رایگان - مانند یک خبرنامه)
- ثبتنام در سایت
- دانلود یک برنامه (نرم افزار آزمایشی، کتاب الکترونیکی، برنامه تلفن همراه و غیره) و ...
نرخ تبدیل خوب به چه معناست؟
رایجترین سوالی که شرکتها میپرسند این است: نرخ تبدیل خوب برای کسب و کار ما چیست؟ آنها میخواهند بدانند که سایر سازمانها به چه نرخ تبدیلی میرسند تا آنها نیز بتوانند به آن دست یابند.
بنابراین، نرخ تبدیل خوب برای شرکت شما چیست؟ حقیقت این است که یک مقدار یا عدد دقیق برای هر شرکتی وجود ندارد. نرخ تبدیل ایده آل در بین صنایع متفاوت است.
به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه پوشاک دارید، ممکن است نرخ تبدیل قابل قبول برای کسب و کار شما 25 درصد باشد. از سوی دیگر، یک نمایندگی خودرو ممکن است نرخ تبدیل 3% را عالی ببیند. در یک فروشگاه پوشاک، وقتی افراد وارد فروشگاه شوند، ترغیب به خرید محصولات برای آنها بسیار آسانتر است.
محصولاتی که معمولاً قیمت کمتری دارند، افراد بیشتری آن را میخرند. نرخ تبدیل برای مشاغلی مانند نمایندگیهای خودرو پایینتر است؛ زیرا چرخه فروش طولانیتر و هزینه خرید قابل توجهتر است. اگر میخواهید نرخ تبدیل معقول صنعت خود را بدانید، کمی تحقیق و جستجو کنید تا ببینید میانگین نرخ تبدیل برای کسب و کار شما چقدر است.
نرخ تبدیل پایین به چه معناست؟
ممکن است پس از کمی تحقیق متوجه شوید که نرخ تبدیل شما کمتر از میانگین کلی صنعت شماست. حتی اگر نرخ تبدیل شما کمتر است، نگران نباشید.
دو عامل باعث کاهش نرخ تبدیل میشوند:
- طراحی صفحه لندینگ شما، جستجو و خرید را برای کاربران بسیار دشوار میکند.
- وبسایت شما ارزش واقعی محصول یا خدمات شما را به مخاطبان نشان نمیدهد.
در حالی که ممکن است مشکلات دیگری نیز وجود داشته باشد که سبب پایین آمدن نرخ تبدیل شما شود، این دو عامل معمولاً مهمترین هستند. خبر خوب این است که میتوانید با استفاده از راهکارهای افزایش نرخ تبدیل، نرخ تبدیل خود را بهبود دهید.
آیا نرخ تبدیل تنها شامل خرید یک محصول میشود؟
خیر، این یک تصور غلط و رایج است. همانطور که پیشتر هم گفتیم انواع مختلفی از یک نرخ تبدیل وجود دارد که برخی از آنها شامل موارد زیر است:
- ارسال فرم
- چت آنلاین با پشتیبانی یا ربات چت
- اشتراک در ایمیلها یا نشریات
- تماس با کسب و کار شما
- دانلود یک راهنما یا منبع رایگان
سخن آخر
همانطور که در این مقاله بررسی کردیم، نرخ تبدیل سنجشی است که به عنوان مثال به شما کمک میکند نتیجه کمپین تبلیغاتی خود را مشاهده کنید. به این صورت که ببینید نسبت به تمامی افرادی که در معرض این کمپین بودند، چند نفر دست به اقدام مورد نظر شما زدند. از این رو سرمایهگذاری روی بهبود نرخ تبدیل از موارد مهمی است که باید به شدت آن را جدی گرفت.
:منابع
مراحل اجرای سگمنتیشن (بخشبندی بازار) و نمونههای آن
با درک عمیق سگمنتیشن بازار خود میتوانید از این هدفگذاری در محصول، فروش و استراتژیهای بازاریابی استفاده کنید. بخش بندی بازار میتواند چرخههای توسعه محصول شما را با اطلاع از نحوه ایجاد پیشنهادات محصول برای بخشهای مختلف جامعه تقویت کند. در ادامه مراحل بخش بندی بازار و نمونههای آن را بررسی میکنیم.
مراحل اصلی اجرای سگمنتیشن
برای بخش بندی بازار 5 مرحله اصلی وجود دارد:
- بازار خود را مشخص کنید
آیا نیازی در بازار نسبت به محصولات و خدمات شما وجود دارد؟ بازار شما بزرگ است یا کوچک؟ جایگاه برند شما در بازار کنونی چیست؟
- بازار خود را دسته بندی کنید
تصمیم بگیرید که از کدام یک از انواع سگمنتیشن (جمعیتی، رفتاری، جغرافیایی، روانشناختی) قصد دارید استفاده کنید. البته نیازی نیست که تنها یکی از دستهبندیها را انتخاب کنید. طبق آمار مشخص شده است که بسیاری از برندها از ترکیبی از این بخشبندیهای بازار استفاده میکنند. شما نیز باید هر کدام از آنها را امتحان کنید و سپس بهترین آن یا ترکیبی از آنها را برای کسب و کار خود به کار ببرید.
- بازار خود را بشناسید و درک کنید
این کار با انجام نظرسنجیهای مختلف نیز صورت میگیرد. سعی کنید سوالاتی که میپرسید متناسب با دستهبندیای باشد که انتخاب کردید. در این صورت میتوانید راحتتر به نتیجه مطلوب برسید.
- مشتریان خود را دسته بندی کنید
پاسخ تحقیقات انجام شده را تحلیل و بررسی کنید تا ارتباط برند خود را با دسته بندی مشتریان خود مشخص کنید.
- استراتژی بازاریابی خود را تست کنید
در نهایت با توجه به بررسیهای انجام شده شروع به آزمایش استراتژی خود کنید. استراتژی بازاریابی خود را در بازار هدف پیادهسازی کنید تا بتوانید نتیجه را مشاهده کنید. اگر امیدوارکننده بود، استراتژی خود را ادامه دهید. اگر هم نتایج مطلوبی به دست نیامد، باید روش تحقیق و استراتژی خود را بازبینی کنید.
چرا باید استراتژی تقسیم بازار داشته باشیم؟
چرا باید تقسیم بندی بازار به عنوان یک استراتژی در نظر گرفته شود؟ استراتژی، برنامهای است که شما را به شیوهای موثر و مفید از نقطه A به نقطه B میرساند. تقسیمبندی بازار نیز مشابه است؛ زیرا در مواقعی لازم است که بخشهای بازار خود را مجدداً بررسی کنید، مانند:
- در زمان تغییرات سریع:
یک مثال عالی در این زمینه این است که چگونه همهگیری کووید-19 بسیاری از کسبوکارها را مجبور کرد در نحوه فروش خود به مشتریان تجدید نظر کنند. کسب و کارهایی که دارای فروشگاههای فیزیکی بودند به سفارش آنلاین هم روی آوردند، و رستورانها به ارسال غذا با پیک پرداختند. اگر مشتریان شما تغییر کنند، پس تقسیم بندی بازار شما نیز تغییر میکند؛ بنابراین میتوانید به وضوح درک کنید که مشتریان جدید شما چه نیازهایی دارند و از شما چه میخواهند.
- به صورت سالیانه:
دسته بندی بازار نیز میتواند سال به سال تغییر کند؛ زیرا مشتریان تحت تأثیر عوامل خارجی قرار میگیرند که میتواند رفتار و واکنش آنها را تغییر دهد.
به عنوان مثال، ممکن است پس از بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل، بخش عظیمی از یک جمعیت به جایی دیگر کوچ کنند. بنابراین ممکن است استراتژیهای قدیمی دیگر به کار شما نیاید.
- در زمانهای دورهای در طول سال:
ممکن است شما بازار خود را بررسی کرده باشید و به طور مثال برای فصل بهار استراتژی بخشبندی بازار را تدوین کرده باشید. اما ممکن است همان بخش در فصول دیگر سال ویژگیهای متفاوتی داشته باشد.
به طور مثال، هنگام تعطیلات نوروز رفتار خرید افراد به صورت کلی متفاوت است. ممکن است نسبت به اوقات دیگر سال بیشتر خرید کنند و بیشتر سفر بروند. به همین دلیل زمانهای خاصی از سال استراتژی مخصوص به خود را میطلبد.
زمانی که تصمیم گرفتید، استراتژی تقسیم بازار خود را تغییر دهید، این موارد را در نظر بگیرید:
- تغییرات را درک کنید
بررسی کنید که در آن دوره زمانی دقیقا چه اتفاقی رخ داده و چه عواملی باعث ایجاد این تغییر شده است. با بررسی این دلایل میتوانید به این نتیجه برسید که آیا واقعا باید استراتژی خود را تغییر دهید یا به همین صورت ادامه هید.
- وقت خود را تلف نکنید
اغلب وقت کسب و کارها برای انجام امور و تطبیق آن با استراتژی بلندمدت برند خرج میشود. به همین دلیل شاید خیلی اوقات آماده اتفاقات ناگهانی و تغییرات سریع نباشند. برای تطبیق با بازارهای کوتاهمدت نیز باید سریع عمل کنید تا بتوانید با ایدههای جذاب سهمی در بازار داشته باشید.
- چرایی کار را از خود بپرسید
چرا این عوامل به وجود آمدند؟ چرا بازار هدف شما خطراتی دارد؟ چرا باید استراتژی را تغییر دهیم؟ و ...
نمونههای اجرایی از تقسیمبندی بازار
کجا میتوانید از تقسیم بندی بازار در کسب و کار خود استفاده کنید؟ ما برخی از سناریوهای مورد استفاده را جمعآوری کردهایم تا به شما کمک کنیم ببینید چگونه میتوان بخش بندی بازار را در چندین بخش و فعالیت به کار برد.
ارزیابی بازار و فرصتها از نمونههای اجرایی بخش بندی بازار
وقتی کسب و کار شما میخواهد وارد بازار جدیدی شود یا به دنبال فرصتهای رشد هستید، تقسیم بندی بازار میتواند به شما در درک پتانسیل فروش کمک کند. شما میتوانید با همسو کردن یافتههای خود با گروههای مخاطب هدف، به بررسی و ارزیابی بازارها بپردازید.
به عنوان مثال، وقتی تهدیدها و فرصتها را در یک بازار جدید شناسایی کردید، میتوانید دانش موجود از دستهبندی مشتری خود را به کار ببرید تا بفهمید مشتریان هدف چگونه ممکن است به ایدهها، محصولات یا خدمات جدید پاسخ دهند.
تقسیم بندی و هدف گذاری بازار
اگر کل بازار خود را به دستههای مختلف مشتریان تقسیم کردهاید، آنها را با معیارهای مشخصی مانند جمعیتشناسی، نیازها، اولویتها، علایق مشترک یا ترجیحات رفتاری تعریف کردهاید.
با استفاده از این اطلاعات، میتوانید محصولات و خدمات خود را به سمت این بخشهای بازار هدف متمایل کنید و پیامهای بازاریابی را ایجاد کنید که با معیارهای آن بخش همخوانی داشته باشد.
تحقیق در باره رفتار متشری
وقتی اطلاعات زیادی در مورد مشتریان خود داشته باشید، میتوانید بفهمید که کجا کسب و کار شما به خوبی با آنها ارتباط برقرار میکند و کجا میتواند پیشرفتهایی داشته باشد.
تقسیمبندی بازار میتواند به تحقیقات درباره نیازهای مشتری (که به عنوان تحقیق عادتها و شیوهها نیز شناخته میشود) برای ارائه اطلاعات در مورد نیازها، ترجیحات و استفاده از محصول یا خدمات مشتری کمک کند. این کار به شما کمک میکند ایراداتی را در پیشنهادات خود شناسایی و درک کنید که می توانید برای بهبود آن اقدام کنید.
از نمونههای اجرای سگمنتیشن برای توسعه و بهبود محصول
اگر محصول یا خدماتی که توسعه دادهاید مشکل مخاطب هدف شما را حل نکند یا مفید نباشد، آن محصول در فروش با مشکل مواجه خواهد شد. وقتی بدانید که هر یک از بخشهای بازار شما به چه چیزهایی اهمیت میدهند و چگونه زندگی میکنند، آسانتر میتوانید بدانید که چه محصولاتی روز به روز آنها را غنی میکند..
از تقسیم بندی بازار برای درک واضح مشتریان خود استفاده کنید تا بتوانید در زمان و هزینه تولید محصولات و خدماتی که مشتریان شما مایل به خرید آن هستند، صرفهجویی کنید.
بهینه سازی کمپین از نمونههای سگمنتیشن
تیمهای بازاریابی و محتوا برای داشتن اطلاعات دقیق در مورد هر بخش ارزش قائل هستند؛ زیرا این امر به آنها امکان میدهد کمپینها و استراتژیهای خود را در مقیاس بزرگتر شخصیسازی کنند. این کار ممکن است به تغییراتی در پیامرسانی منجر شود که میدانند با مخاطبان ارتباط بهتری برقرار میکند و نتایج کمپین آنها را مؤثرتر میکند.
اگر کمپینها با کال تو اکشنهای قوی ترکیب شوند، کمپینهای بازاریابی ابزار قدرتمندی خواهند بود که بخشهای بازار هدف شما را به سمت کانالهای فروش هدایت میکند.
سخن آخر
اجرای بخشبندی بازار یا سگمنتیشن میتواند گام مهمی در جهت موفقیت کسب و کار شما باشد. شناخت کامل مشتریان میتواند شما را به دانش نسبتا کاملی از مشتریانتان برساند و این کار باعث میشود نیازهای مخاطب هدف خود را بهتر بشناسید. چگونگی اجرای سگمنتیشن و داشتن استراتژی تقسیم بازار یکی از مهمترین مراحل برای رسیدن به جایگاه مناسب در بازار هدف است.
:منابع
بخش بندی بازار یا سگمنتیشن و انواع آن
زمانی که برای دسترسی به مشتریان از یک پیام بازاریابی یا کمپین تبلیغاتی استفاده میکنید، هدف قرار دادن بازار مناسب با پیام صحیح ضروری است. اگر بازار هدف خود را وسیع در نظر بگیرید، ممکن است برخی از آنها به مشتریان شما تبدیل شوند، اما همچنین ممکن است عدهای پیام تبلیغاتی شما را دریافت کنند که علاقهای بخ محصولات و خدمات شما ندارند. بنابراین باید بدانید بخش بندی بازار یا سگمنتیشن چیست تا بتوانید تبلیغات خود را بهینه کنید و از هدررفت مالی جلوگیری کنید.
اهمیت سگمنت بندی مشتریان چیست؟
بخشبندی بازار میتواند به شما کمک کند تا تنها افرادی را هدف قرار دهید که به احتمال زیاد مشتریان راضی شرکت شما یا مصرفکنندگان مشتاق محصولات شما هستند. برای تقسیمبندی بازار، آنها را به گروههایی تقسیم میکنید که ویژگیهای مشابهی دارند. شما میتوانید یک گروه را بر اساس تشابه یک یا چند ویژگی بسازید. تقسیم مخاطب به این روش، امکان بازاریابی دقیقتر و محتوای شخصیسازی شده را فراهم میکند.
تقسیم بندی بازار میتواند به شما کمک کند تا مخاطبان هدف و مشتریان ایده آل خود را بهتر درک کنید. اگر یک بازاریاب هستید، به شما این امکان را میدهد تا بازار مناسب محصولات خود را شناسایی کنید و سپس بازاریابی خود را به طور موثرتری پیش ببرید. ناشران تبلیغ نیز میتوانند از بخش بندی بازار برای ارائه گزینههای تبلیغاتی دقیقتر و سفارشی کردن محتوای خود برای گروههای مختلف مخاطب استفاده کنند.
به طور مثال اگر محصول تولیدی شما غذای حیوانات خانگی است، باید مخاطبان خود را اول از همه بر این اساس که آیا حیوان خانگی دارند یا خیر دسته بندی کنید. و برای دسته بندی دقیقتر برای فروش غذای سگ باید افرادی را مورد هدف تبلیغات خود قرار دهید که سگ نگهداری میکنند. ممکن است تبلیغ شما برای افرادی که گربه نگهداری میکنند مفید و جذاب نباشد.
تقسیمبندی بازار این امکان را به شما میدهد که بهجای هدف قرار دادن کل مخاطبان با یک پیام عمومی، محتوای مناسبی را برای افراد مناسب و به روشی صحیح تولید کنید. این کار شانس تعامل افراد با آگهی یا محتوای شما را افزایش میدهد و در نتیجه کمپینهای کارآمدتر برگزار میشود و ROI (بازگشت سرمایه) بهبود مییابد.
انواع بخشبندی بازار یا سگمنتیشن
انواع مختلفی از تقسیم بندی بازار وجود دارد. اما 4 نوع اصلی برای بخشبندی بازار وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی میکنیم. شما همچنین میتوانید بخشهای دیگری را نیز به عنوان زیرمجموعههای این تقسیمبندیها اضافه کنید.
بخش بندی جمعیتی
تقسیمبندی جمعیتی یکی از رایجترین اشکال تقسیمبندی است که به تقسیم مخاطبان بر اساس تفاوتهای قابل مشاهده اشاره دارد. این ویژگیها شامل مواردی مانند سن، جنس، وضعیت تاهل، اندازه خانواده، شغل، سطح تحصیلات، درآمد، نژاد، ملیت و مذهب است.
تقسیمبندی بازار بر اساس جمعیتشناسی، بنیادیترین شکل تقسیم بندی است. ترکیب تقسیمبندی جمعیتی با انواع دیگر میتواند به شما کمک کند تا بازار خود را بیشتر محدود کنید. یکی از مزایای این نوع تقسیم بندی این است که اطلاعات نسبتاً در دسترس است.
برخی از محصولات کاملا برای یک جمعیت خاص تولید میشوند. برای مثال، یک شرکت محصولات بهداشتی در زمینه بهداشت شخصی ممکن است دو محصول دئودورانت بسازد؛ یکی با برچسب دئودورانت مردانه و دیگری با برچسب دئودورانت زنانه.
شرکتهای خودروسازی اغلب مخاطبان خود را بر اساس درآمد تقسیم میکنند و برندها و مدلهای متفاوتی از خودروها را در هر بخش به بازار عرضه میکنند. یک شرکت ممکن است یک برند لوکس، یک برند اقتصادی و یک برند میانرده داشته باشد.
برای دریافت دادههای جمعیتشناسی نیازی به هزینههای گزاف نیست؛ زیرا این دادهها را اغلب میتوان بدون هزینه و آسان به دست آورد. میتوان به صورت مستقیم از خود مشتریان اطلاعات دریافت کرد، میتوان با کمک اطلاعات موجود از فرد در شبکههای اجتماعی کمک گرفت و همچنین میتوان از اطلاعات سرشماری تا جایی که قانون اجازه دهد، استفاده کرد. سپس با استفاده از پلتفرم مدیریت داده (DMP) باید آنها را دستهبندی کرد و در جهت هدفمند سازی کمپینها به کار برد.
بخشبندی رفتاری
شما همچنین میتوانید بازار خود را بر اساس رفتارهای مصرفکنندگان، به ویژه در مورد محصول خود، تقسیمبندی کنید. تقسیمبندی مخاطبان بر اساس رفتارهایی که نشان میدهند به شما امکان میدهد پیامهایی تولید کنید که به آن رفتارها پاسخ دهد. بسیاری از اقداماتی که ممکن است به آنها توجه کنید به نحوه تعامل شخصی با محصول، وبسایت، اپلیکیشن یا برند شما مربوط میشود.
برخی از انواع رفتارهایی که باید به آنها توجه کرد عبارتند از:
- عادات خرید آنلاین: ممکن است عادات خرید آنلاین کاربران را در همه سایتها در نظر بگیرید، زیرا ممکن است به احتمال خرید آنلاین آنها در وبسایت شما مرتبط باشد.
- اقدامات انجام شده در وبسایت: میتوانید اقداماتی را که کاربران در وبسایت شما انجام میدهند پیگیری کنید تا نحوه تعامل آنها را بهتر درک کنید. ممکن است به مدت زمان ماندن یک شخص در وبسایت، خواندن مقالات تا انتها، انواع محتوایی که روی آنها کلیک میکنند و موارد دیگر توجه کنید.
- مزایای جستجو شده: این مورد به نیازی اشاره دارد که مشتری در تلاش است با خرید یک محصول برآورده کند.
- میزان استفاده: میتوانید کاربران را بر اساس میزان استفاده آنها از خدمات شما، دسته بندی کنید. بسته به اینکه شخصی کاربر دائمی یا موقت محصول شما باشد، پیام شما متفاوت خواهد بود.
- وفاداری: پس از استفاده از یک محصول و بعد از گذشت مدتی وفاداری به برند شکل میگیرد. شما میتوانید مشتریان خود را بر اساس میزان وفاداری آنها به برند خود دسته بندی کنید و پیامهای خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
دادههای رفتاری مفید هستند، زیرا مستقیماً به نحوه تعامل شخصی با برند یا محصولات شما مربوط میشوند. به همین دلیل، میتواند به شما کمک کند که به طور موثرتری برای آنها بازاریابی کنید.
شما می توانید این داده ها را از طریق منابع مختلف از جمله کوکیها جمعآوری کنید و در راستای برگزاری کمپینهای هدفمند به کار ببرید.
بخشبندی جغرافیایی
تقسیم بندی جغرافیایی، تقسیم بازار بر اساس موقعیت مکانی افراد، یک استراتژی تقسیمبندی بنیادی و بسیار مفید است. موقعیت مکانی یک مشتری میتواند به شما در درک بهتر نیازهای آنها کمک کند و به شما این امکان را میدهد که تبلیغات را برای مکان خاصی ارسال کنید.
انواع مختلفی از تقسیمبندی جغرافیایی وجود دارد. اساسیترین آنها، شناسایی کاربران بر اساس موقعیت مکانی آنها مانند کشور، ایالت، شهرستان و کد پستی است. شما همچنین میتوانید مصرفکنندگان را بر اساس ویژگیهای منطقهای که در آن زندگی میکنند مانند آب و هوا، تراکم جمعیت و شهری یا روستایی بودن آن، شناسایی کنید.
به طور مثال، اگر در حال تبلیغ یک کسب و کار محلی کوچک هستید، تقسیم بازار بر اساس موقعیت مکانی بسیار مهم است. همچنین اگر منطقه وسیعی را هم هدف قرار میدهید میتواند این کار برای شما مفید باشد؛ زیرا به شما این امکان را میدهد که پیامهای خود را بر اساس تفاوتهای منطقه ای در زبان، علایق، هنجارها و سایر ویژگیها و همچنین نیازهای مختلف مردم در مناطق مختلف تنظیم کنید.
ممکن است لازم باشد زبان پیام خود را بسته به منطقه مورد نظر خود تغییر دهید. افرادی که در کشورهای مختلف زندگی میکنند نیز ممکن است علایق متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال، بیسبال در ایالات متحده بسیار محبوب است، در حالی که کریکت در هند محبوبیت بیشتری دارد. اگر در حال بازاریابی تجهیزات ورزشی هستید یا مقالات ورزشی منتشر میکنید، باید این ترجیحات مختلف را در نظر بگیرید.
شرکتها همچنین می توانند نیازهای مختلفی را در مناطق مختلف در نظر بگیرند. به عنوان مثال، یک شرکت پوشاک، تبلیغاتی را با لباسهای گرمتر به افرادی که در آب و هوای سردتر زندگی میکنند نشان می دهد و برعکس آن را برای افرادی که در آب و هوای گرمتر زندگی میکنند رخ میدهد.
بخشبندی روانشناختی
تقسیمبندی روانشناختی شبیه به تقسیمبندی جمعیتی است، اما با ویژگیهایی سروکار دارد که بیشتر ذهنی و عاطفی هستند. مشاهده این ویژگیها ممکن است به آسانی ویژگیهای جمعیتی نباشد، اما میتوانند بینش ارزشمندی درباره انگیزهها، ترجیحات و نیازهای مخاطبان به شما بدهند. درک این جنبههای مخاطبان میتواند به شما کمک کند تا محتوایی ایجاد کنید که برای آنها جذابتر باشد. برخی از نمونههای ویژگیهای روانشناختی شامل ویژگیهای شخصیتی، علایق، باورها، ارزشها، نگرشها و سبک زندگی است.
اگر متوجه شدید که اعضای یک بخش جمعیتی به طور متفاوتی به محتوای شما پاسخ میدهند، ممکن است بخواهید برخی از اطلاعات روانشناختی را هم به تحقیقات خود اضافه کنید. در حالی که آمارهای جمعیتی حقایق اساسی در مورد اینکه چه کسی مخاطب شماست را ارائه میدهد، روانشناسی به شما بینشی میدهد که چرا مردم تصمیم میگیرند محصول شما را بخرند یا نخرند، روی تبلیغ شما کلیک کنند یا آن را نادیده بگیرند.
شما میتوانید این دادهها را مشابه دادههای جمعیتشناختی جمعآوری کنید. با کمک نظرسنجی از مشتریان فعلی، توجه به نحوه تعامل افراد با محصولات و وبسایت شما و ... میتوانید بینشی از علایق و ترجیحات مخاطبان خود به دست آورید.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم بخشبندی بازار یا همان سگمنتیشن را به زبانی ساده برای شما بررسی کنیم. برای تبلیغ و معرفی برند و ایجاد وفاداری به برند در مشتریان باید حتما مخاطب هدف خود را خوب بشناسید و آن را درک کنید. با کمک 4 نوع تقسیم بندی اساسی بازار میتوانید به در درستی از مخاطبان هدف خود برسید و کمپینهای تبلیغاتی خود را به صورت هدفمند پیش ببرید.
:منابع